من کارگر نیستم، من وکیلم

عکاس: ماهی صفویه/ نویسنده: رضوان اشرفی

طبق معمول از شرکت تقاضای کارگر کردم؛ کارگر نظافت خانه . وقتی کارگر وارد خانه شد تعجب کردم . از نظر فیزیکی با بقیه کارگرها متفاوت بود: مژه‌ها مصنوعی، لب‌ها پروتز، ریمل غلیظ، رژ غلیظ و صورت گونه‌گذاری شده.

آن روز وقتی کار را به کارگر نظافت خانه محول کردم یک‌دفعه گفت:

این شغل اصلی من نیست، من یک وکیل هستم.

گفتم: پس این جا چه می‌کنی؟

گفت: شوهر اول من آلمانی بود. از او یک پسر ۳۰ ساله دارم که الان مرا آورد رساند. از او طلاق گرفتم چون عیاش و زن باز بود. پدرم مرا به پسرعمه‌ام داد که ایشان یکی از مقامات مملکتی است. با سران کشور هفته‌ای یک روز در باغ فلان قدم می‌زنند. پدرش نیز پست خیلی مهمی‌ دارد. جلو در خانه ما نگهبان هست و شوهرم و پدرم بسیار مذهبی هستند و من و مادرم کاملا برعکس آن‌هاییم.

الان به اختلاف رسیده‌ایم.

چند تا خانه داریم. من از این جا می‌روم خانه‌ی پسرم؛ لباس‌هایم را عوض می‌کنم. لباس‌های شیک آن چنانی می‌پوشم؛ زیورآلات زیبا می‌زنم؛ با ماشینم شب ساعت ۱۱ می‌روم به خانه. او فکر می‌کند با کسانی رابطه‌ی نامشروع دارم و به من انگ بد می‌زند. من می‌خواهم او را به دادگاه بکشانم تا او از من شکایت کند که زنم ناشزه است. بعد با این برگه‌هایی که از شرکت می‌گیرم و شهادت شما به قاضی ثابت می‌کنم که این زمان‌هایی که او ادعا می‌کند من چنین کرده‌ام مشغول کار در شرکت بوده‌ام.

گفتم اولا شهادت نمی‌دهم ثانیا تو اگر وکیل هستی چرا وقتی بیرونی و سر کاری، سر کار وکالتت نیستی؟ آمده‌ای کارگری؟

گفت: آخر آن‌ طور نمی‌تونم چیزی رو ثابت کنم. من خودم پرونده می‌نویسم. دائم توی دادگاه هستم. می‌دونم چه کار باید بکنم.

نمی‌دانید آن روز چطور از او کار کشیدم. البته حق و حقوقش را بجا دادم و گفتم: علاوه بر این که استاد هستم، یک مشاورم. بعد از عید بیا تا مشکلت را حل کنم. آدم با دروغگویی راه به جایی نمی‌برد.

مطالب مرتبط
12 دیدگاه‌ها
  1. شکوفه صمدی می‌گوید

    حسابی جا خوردم و خندیدم. سپاس

  2. پری ناز می‌گوید

    واقعا عجیب بود !!!

  3. سردشتی می‌گوید

    بله واقعا با درپغ کاری از پیش نمیره.

  4. یاسمن بلوری می‌گوید

    خیلی خیلی عجیب بود و غیر قابل تصور!!!!
    قلمتان سبز

  5. شاهمرادی می‌گوید

    چه خیال باطلی راه درست این نیست.شاهمرادی

  6. شهین طالبی می‌گوید

    جالب بود….یه آقایی برای نظافت راه پله و پارکینگ آپارتمان ما می آمد، دانشجوی متالورژی بود والبته خیلی هم دوست نداشت راجع به این مساله صحبت کنه وبعد از فارغ التحصیلی برای کار به عسلویه رفت. خانم اشرفی موفق باشید.

  7. سمیرا می‌گوید

    واقعا عجیب بود.
    قضاوت درباره ی واقعی بودن گفته های ایشان کار دشواری است. چون از یک طرف داستانی که برایتان گفته اند تناقضات درونی دارد و کمی علمی-تخیلی است. اما از طرف دیگر آنقدر پرونده های عجیب و غریب در دادگاه ها وجود دارد، که این ماجرا هم باورپذیر خواهد بود.
    به هر حال ماجرای زندگی شان جان می داد برای داستانهای خانم آگاتا کریستی.
    موفق باشید.

  8. فرشته خانی می‌گوید

    وقتی روابط جای ظوابت رو می گیره هیچ کس سر جای خودش نیست بخاطر همین شیرازه کار از هم در میره
    البته فکر می کنم این خانم مشکل داشت و پیشنهاد مشاوره صاحب خانه به جا بود
    جالب بود موفق باشید

  9. فرشته خانی می‌گوید

    ضوابط ببخشید

  10. ناهید مشایخی می‌گوید

    بسیار عالی موفق باشید

  11. مریم احمدی می‌گوید

    خیلی خوب بود. موفق باشید

  12. میم می‌گوید

    همچین وکلای مزخرف و پستی حرفه و صنف وکالت را به گند کشیده اند حیف از حرفه وکالت

دیدگاه‌تان را درباره این متن بنویسید

پست الکترونیک شما نمایش داده نمی‌شود