مامان گفت: خواب دیده است! مامان رسولی است که نزول وحیاش در خواب است. خواستگار که میآمد اگر خواب دزد میدید عروسی سر میگرفت. قبل از آمدن همسرم هم خواب دزد دیده بود و من از فرط شعف، روی پا بند نبودم.
مامان گفت: خواب دیده است برایم باز! که چند مرغ و جوجه داشتهام و مرغها پاهایشان پر داشته. بعد پرسید: این طور مرغهایی وجود دارد؟
گفتم: دارد. اسم نژادش «پاپری» است.
حالا دو سه شب است خوابم نمیبرد. چشمهایم تا صبح باز است و خیرهام به سقف اتاق، از هجمهی خیالات. هزار سوال و هی سوال از پی سوال.
خدایا! میان این همه فیلسوف و حکیم و نظریهپرداز، هیچ کدام میدانند یک زن چه هیجان و شوق و اضطراب و استیصالی را میان توالت میگذراند حد فاصل دو خط ارغوانی؟! میان مثبت بودن یا نبودن یک آزمایش سادهی بارداری.
عالی!
عالی نوشتید!
معرفیتان هم دوستداشتنی بود.
درود بر شما دوست عزیز. بسیار عالی و خوب توصیف کردین. حسی فوق العاده ناب و خاص برای مادران که توصیف شدنی نیست
زیبا وروان بود.
خیلی خوب بود. درود بر شما?
سلام…اول متن معرفیتون رو خوندم…دوباره خوندم و باز خوندم و بی اختیار لبخند به لبم نشست که خیلی دلچسب بود. متنون هم خیلی خوب بود. موفق باشید.
خیلی خوب بود خانم. موفق باشید
من بارها تجربه کردم و شما به زیبایی اون لحظات رو به تصویر کشیدید
قلمتون توانا
متن خیلی شیرین و خوبی بود. موفق باشید دوست عزیز
خیلی دوست داشتنی ولذت بخش بود.تبریک میگم بهتون دوست عزیز
عالی بود چه موجز این حس رو نوشته بودید
زیبا بود موفق باشید
دوست داشتم
واقعن
نثری روان.با خودش ادم را همراه می کند .سحر کلام دارد این قلم
دوست نازنین
این از معدود متن هایی بود که علاوه بر موضوع بکر و ملموس همه ی زنان ،پرداخت و روایت شیرین و دلپذیری داشت که موجب شد تا بارها و بارها آن را گوش کنم . متن در عین سادگی و بی ادعایی سوال های بزرگی را طرح می کند .
باز هم بنویس .
پاینده باشی عزیز
ما در بست تا بالاي درخت براي پر كشيدن با دوست پايه ايم
و چه كسي عمق روح مادينگي را مي فهمد ؟
بسیار عالی مادررابالاترازفیلسوف وحکیم قراردادید،چه زیبا دخترراترجمان مادر!