بازی سرنوشت
امروز فاطی رو دیدم؛ دوست زمان کودکی و همسایهی دیوار به دیوار خانهی پدری. اگه او من رو نمیشناخت، از کنار هم مثل دو تا غریبه رد شده بودیم. خیلی پیر و شکسته شده بود. گفتم: «فاطی جون اینجا چیکار میکنی؟».
گفت: «اومدم خونهی دخترم مهمونی».
یواش گفت: «از شوهر دومم».
ما هر دو کلاس نهم دبیرستان بودیم که فاطی رو شوهر دادن.
فاطی دختر خوشگل و شیطون مدرسه بود و همه دوسش داشتن.
فاطی ازدواج کرد اما با یه بچه، بعد از دو سال طلاق گرفت و برگشت خونهی پدرش. میگفتن شوهرش معتاد بوده. یه روز که از مدرسه برمیگشتم، دیدم کوچه غلغلهس. یه خانمی دم خونهی فاطیاینا داد میزد: «مردم من دو تا بچه دارم. شوهرم رو دوست دارم. این زن زندگیم رو خراب کرده». و پدر فاطی، از زن خواهش میکرد بره تو صحبت کنن، ولی زن همینجوری داد و بیداد میکرد و میگفت: «جلوی دخترت رو بگیر وگرنه میکشمش» که یه مرتبه فاطی، از پنجرهی طبقهی دوم سرش رو بیرون آورد و با فریاد گفت: «هیچ غلطی نمیتونی بکنی. اگه عرضه داشتی به شوهرت میرسیدی که دنبال من نیفته».
از اون شب پدر فاطی دیگه برای نماز به مسجد نرفت.
پدرم میگفت: «پشت مرد بیچاره شکست. واسه خودش تو محل آبرویی داشت».
ازش پرسیدم: «فاطی جون، شوهرت چطوره؟».
گفت: «ای بد نیست، از هیچی بهتره. سرنوشت منم اینطوری بود».
ادامه داد: «یادته من رو دادن به شهرام به خاطر پول پدرش. معتاد بود. بعد از طلاق میخواستم درس بخونم، نذاشتن. اجازه نمیدادن از خونه بیرون برم. وقتی بابام خونه نبود، یواشکی میرفتم. تو که میرفتی مدرسه، از پنجره نگات میکردم، دلم پر میزد برای مدرسه، ولی باید بچهداری میکردم. دلم برا محلهی قدیمی خیلی تنگ شده. فکر میکنی مغازهی علی آقا هنوزم کنار مدرسهس؟ دلم برا اون قطابهای کثیف مثیفش لک زده».
گوینده: آوین
موزیک پادکست: اجرای گیتار موسیقی متن فیلم بین ستارهای، اثر آهنگساز آلمانی هانس زیمر.
متن زیر نیز در مورد خیانت است:
به موسیقی پادکست این متن، اثر آهنگساز آلمانی هانس زیمر گوش کنید :
عالی بود مثل همیشه، قلمت برقرار وماندگار
عالی بود مثل همیشه
به امید روزی که ما زن ها به هم متعهد باشیم
درود بر شما خانم خانی عزیز. در عین کوتاهی متن بسیار کامل و جامع بود که نشان از قلم بسیار خوب شماست. سپاس از شما
سپاسگزارم
آن قدر تلخی را شیرین نوشته بودید که دوست داشتم ادامه پیدا کند.
دستت سلامت فرشته جون.حقیقت تلخ سرنوشت زنان ایرانی رو خیلی زیبا به تصویر کشیدید.قلمتان مانا
چه نوشته ملموس وروانی
به دل نشست
ومتاسفانه این روزها از این موارد زیاد دیده میشود
قلمتان مانا خانم خانی عزیز
دوست عزیزم تلخی زندگی فاطی و فاطی ها رو به خوبی تصویر کردید…محرومیت از تحصیل، ازدواج ناخواسته، شوهر معتاد،انتخاب غلط برای ازدواج دوم و من به بچه های این زندگی فکر می کنم که چطوری بزرگ شدند….
عزیزم با آرزوی موفقیت و درخشش بیشتر برای شما
هیچ وقت از هیچی بهتر بودن رو دوست نداشتم . خداقوت دوست عزیز
چقدر خوب بود این متن…
نمیشد براحتی مقصر این بدبیاری ها را پیدا کرد. کلاف در هم تنیده ای بود که هر سرش به سر دیگر آن وصل بود.
قلمتان سبز
بسیار عالی و پر احساس و روان وزیبا بودامیدوارم موفق باشی
متن و سبک نوشتنتون زیبا بود. در آن حقیقتی تلخ نهفته بود که متاسفانه نشان از فرهنگ غلط جامعه دارد. فرهنگی که در آن دختر باید زود ازدواج می کرد تا خانواده نفس راحتی بکشد، انگار که دختر سربار و اضافی است و در این طرز نگاه، متاسفانه نه تنها آن دختر بلکه خانواده درگیر عواقب ناخوشایند آن می شود…
از همه دوستان تشکر می کنم بخاطر اینکه وقت گذاشتند ونظر دادند
صبح که بیدار شدم داستانتو خوندم، قلبم فشرده شد. به یاد خاطرات دوران کودکی افتادم. متاسفانه این سرنوشت بسیاری از دختران زمان ماست. مرسی که خاطراتمو تازه کردی.
درود بر شما و ممنون از قلم روان و دلنشینتون
فرشته عزیزم فرشته روی زمین قلمت پایدار،خیلی پسندیدم توخاله ام نه خواهرنازنینم هستی. برایت ارزوی موفقیت روزافزون درجهت رسیدن به هدف والایت که دردهمه زنان ایران زمین وحتی درتمامی جهان است رادارم وبه وجودملکوتیت افتخارمیکنم.
درود بر شما فرشته مهربون ، بسیار زیبا و ملموس بود داستان فاطی مرا به سالهای گذشته برد آه و افسوس که تعداد فاطی ها کم نیستند ،
دستانت پر قوت و قلمت روان دوست عزیزم فرشته مهربان باعث افتخار هستی زیبا بانو ❤️
نسل ما پر بود از فاطی های خوشگلی که هم باهوش بودند و هم شیطون اما به خاطر نگاه جامعه فقط خوشگلی هاشون دیده می شد و زود شوهرشون می دادن وداستان های تلخی به دنبال داشت …
موفق باشید
موفق باشید
مشکل فقط فقر مالى و فقر خودشناسی ست
چیزی که تو جامه ما زیاده خیانت زن ها به هم
قلمتان روایت تاریخی است از فرهنگ کهنه این مرز و بوم .تعلیم و تربیت عمومی و تساوی حقوق مردان و زنان بخشی از راه رفع این معضلات اجتماعی برای آینده است شاید که به همت عالی ایرانیان بزودی به آن دست یابیم .
قلمتان پایدار اندیشه تان بدیع
با سلام همه این معضلات متعصفانه نتیجه آشنا نکردن فرزندان با حقیقت دین است بهترین دین در دست ماست اما درست عمل نمیکنیم.زیباترین و کامل ترین آن اما……
سلام.اصلا دوست نداشتم
بهتر با قلمی ک دارین پرانرژی و امیدوارانه بنویسید و ملت رو خوشحال کنیدمرسی
درود بر شما
قلمتان مانا
از ماست که بر ماست!
خانم خانی عزیز قلمتان مانا چقدر خوب نوشتید امثال فاطی ها در جامعه ما کم نبودندوچقدر آسیبپذیر بودن وتحت فشار خانواده البته الان به نظرمن در خانواده ها فرهنگ سازی شده ودیگر دختران را به زور به خانه بخت نمیفرستندوگذشت آن زمانی که باید سوخت وساخت به امید روزی که با دیدباز وآگاهی ازدواج صورت بگیرد
به نظرم ماجرای زندگی فاطی و فاطیها نشئت گرفته از فقر فرهنگی جامعه است.
قلمتان ساده و صمیمی و دلنشین است.
ببینیم چه راحت مشکلات خانواده ،جامعه رابیمارمیکند.
همیشه ازدواج زود هنگام عواقب سنگینی داره. امیدوارم قانون ایرانم سن ازدواج رو بالای ۱۸ سال تصویب و اجرا کنه. گرچه دنیای ۲۰ سالگی تازه شبیه دنیای بزرگترها میشه. لذت بردم پاینده باشید دوست عزیز
بسیار زیبا و آموزده بود موفقیت شمارا آرزو دارم.
بسیار زیبا و آموزنده بود موفقیت شمارا آرزو دارم.
فرشته عزیز بقدری ساده وصمیمی نگاشته ای که وقتی باچشم بسته این متنو گوش میکردم مثل این بودکه دارم فیلم نگاه میکنم
داستانی کوتاه ،پرمحتواوکامل بودوهیچ ابهامی برای خواننده باقی نمیگذاشت.
واقعا عالی بودمنکه لذت بردم.
متن زیبایی بود . دلم می خواست ادامه داشته باشه و حرف های فاطی رو درباره خودش و سرنوشتش بدونم
انگار آدم میره قدیما حتی اگه سنت بهش نرسه