چرا دیگر به چشم‌هایم نگاه نمی‌کنی!

عکاس: ماهی صفویه/ نویسنده: لیلا خادمی

داستان زیر روایتی از فاصله عاطفی با همسر است:

رضا! روزی که پیرهن قرمزه رو دیدیم یادت می‌آد؟

همونی که کنار کت و دامن عنابیه بود.
ازت پرسیدم: همسرجان! اون پیرهن قرمزه رو ببین، ببین چقدر قشنگه، به من می‌آد؟
با کلافگیِ همیشگی گفتی: ای بابا! سؤال‌ها می‌پرسی ها…! مگه من زنم بدونم چی قشنگه، چی قشنگ نیست؟!

حالا چی شد که اینقدر تغییر کردی؟!

اون‌وقت‌ها باهام حرف نمی‌زدی، بعد هم اون پنهون‌کاری‌هات و حالا…

برام دسته گل رز قرمز می‌خری!

هر روز با کادو می‌آی خونه!
با اشتها غذا می‌خوری!
از کارِت برام حرف می‌زنی!
با هم تلویزیون می‌بینیم!

فقط دیگه به چشم‌هام نگاه نمی‌کنی!!!

این‌ کارها رو می‌کنی که من نفهمم یا عذاب‌وجدان خودتو آروم کنی؟ ولی من که می‌دونم همه‌ی این‌ها رو مدیون اون زنی‌ام که تازه وارد زندگیمون شده! همونی که توی عروسی دخترِ خواهرِ مهتاب‌خانوم کفش پاشنه‌بلند پوشیده؛ موهاشو زیتونی کرده و لاک صورتی زده بود!

دقیقا همون‌طوری که همیشه می‌گفتی زن باید پاشنه‌بلند بپوشه، موهاش تا کمرش باشه، لاک بزنه…
تو خیلی عوض شدی، ولی من نمی‌دونم این روش واسه تغییر خوبه یا بد؟
راستی رضا! کادوی دیشبتو به خاطر تو پوشیدم. وقتی گفتی: همون لباسی که دوست داشتی برات خریدم، همون کت و دامن عنابیه رو، داشتم ذوق‌مرگ می‌شدم…

 

چرا دیگر به چشم‌هایم نگاه نمی‌کنی!
گوینده: دنیا طیبی
موزیک پادکست: قطعه‌ای با نام نوآر ساخته‌ی آهنگساز روسی یوگنی گرینکو

 

 

 

 

 

 

داستان دیگری را با موضوع خیانت بخوانید:

آن شب گرم

 

 

 

 

مطالب مرتبط
30 دیدگاه‌ها
  1. دینا کاویانی می‌گوید

    چه دردناک

  2. یاسمن بلوری می‌گوید

    نمیدونم چی بگم! غصه دار شد دلم? سپاس از قلم و اندیشه ی شما خانم خادمی عزیز

    1. لیلا خادمی می‌گوید

      سپاسگذارم ازشما☘

  3. شهین طالبی می‌گوید

    چه بد، چه غم انگیز و ناراحت کننده…..
    خانم خادمی اما شما قشنگ نوشتید.

    1. لیلا خادمی می‌گوید

      متشکرم از اینکه خواندید☘

  4. سمیرا می‌گوید

    خیلی خوب نوشتید خانم خادمی عزیز.

    1. لیلا خادمی می‌گوید

      سپاسگزارم☘

  5. سردشتی می‌گوید

    متن شمارو دوست داشتم. مختصر ولی گویا و رسا

    1. لیلا خادمی می‌گوید

      لطف شماست☘

  6. دورودیان می‌گوید

    چقدراحساس ناامنی کردم.این عشق دیگر به دل من نمی‌نشیند.?

  7. شکوفه صمدی می‌گوید

    موجز و مختصر و تلخ!
    به‌خوبی تصویر کردید…

    1. لیلا خادمی می‌گوید

      ☘❤

  8. فرشته خانی می‌گوید

    عشق یک طرفه درد ناکه زن قصه چه رنجی می کشه،ومرد خود خواهانه او رو به دنبال خود می کشه،و با او وزندگیش بازی می کنه تا کی خدا می دونه.

  9. اذین خودی می‌گوید

    درود بر شما
    مختصر و مفید یک خیانت دردناک را تصویر کردید. امیدوارم برای هیچ زنی این اتفاق نامیمون ، رخ ندهد.
    سپاس و قلمتان مانا

    1. لیلا خادمی می‌گوید

      سپاس از شما زیبا❤

  10. خطیبی می‌گوید

    چه تلخ و دردناک…….?????

  11. شاهمرادی می‌گوید

    آقایون همیشه یه ریگی به کفششون هست. چه دردناک بود.
    موفق باشی دخترم

    1. لیلا خادمی می‌گوید

      زنده باشید❤

  12. بهاره محمدی می‌گوید

    مختصر و واضح و روشن. با چند نکته کوتاه عمق یک احساس را بیان کردید. خیلی عالی و البته تلخ. کام دلتان شیرین، موفق باشید دوست عزیز

  13. لیلا خادمی می‌گوید

    نوشِ زیباییتان مهربانو❤

  14. علی آسترکی می‌گوید

    خانم خادمی ، بنده شیفته قلم شما شدم ، خسته نباشید و با قدرت دو چندان ادامه بدید

    1. لیلا خادمی می‌گوید

      نوش جان شما خیلی ممنونم❤❤

  15. مریم احمدی می‌گوید

    خیلی خوب نوشتید. موفق باشید

  16. نازنین می‌گوید

    ضعیف بود . و یه کپی ناقص . امیدوارم با های بعد بیشتر از خودتون متن بنویسید تا بقیه . موفق باشید

    1. لیلا خادمی می‌گوید

      سخن یک منتقد زمانی قابل احترام است که بادلیل و مدرک ذکر شود…شما حتی نگفتید تقلید از چه نوشته و چه کسی!!

  17. باران می‌گوید

    عالی،زیبا..سرشاراز احساس.?

  18. مرضیه? می‌گوید

    زیبا وبااحساس بود ??

  19. بیلی بیلی? می‌گوید

    ??

  20. بیلی بیلی? می‌گوید

    عالییییییییییی بوددددددد

  21. پری ناز می‌گوید

    برای من واقعی بود و کاملا باور کردم خانم هایی که اینجور نگاه می کنند به این موضوع زیادند

دیدگاه‌تان را درباره این متن بنویسید

پست الکترونیک شما نمایش داده نمی‌شود