چندروزی است متوجه شدهام سینهی دختر ۹ سالهام دیگر صاف نیست و قَدِّ یک نخود شکوفه زده!
بغلش میکنم؛ میبوسمش و کُلی قربان صدقهاش میروم!
همانطور که در بغلم است، کمی از خودم دورش میکنم، به قد و بالایش نگاه میکنم و دوباره در آغوشش میگیرم! حالا هر بار که لباس میپوشد، نگاهم ناخودآگاه به سمت سینههای نخودیاش میدود و دلم ضعف میرود!
دخترم گاهی خجالتش میکشد؛
اما وقتی ذوق من را میبیند خندهاش میگیرد! مادرم هم که زنگ میزند، متوجه میشوم او هم این تغییر را احساس کرده؛ اما از ذوق مادربزرگیاش خبری نیست! همهی آنچه به من میگوید، تذکراتی دربارهی پنهان کردن این شکوفهها از حیث حیا و ترس از نگاههای ناپاک است!
بعدش هم پیشنهادی برای فرار از همهی این تذکرات میدهد؛ خرید لباسهای پوشیده و گشاد!
حالم گرفته میشود!
چرا باید برای این اتفاقهای طبیعی و زیبا این همه پیشگیری کنم و اینقدر نگران باشم؟ اما چرا دروغ؟ شدت ذوق در من، بر همهی این حرفها غلبه میکند و لبخندم محکمتر به لبم میچسبد!
قرار است بروم برایش لباس بخرم؛
خرید تابستانیاش است و باید گزیدهتر انتخاب کنم، البته نه در آن حد که مادرجان گفت، بلکه در حدی که دخترم احساس راحتی بکند!
من چقدر خوشبختم که این روزها، دنیای دخترانهی دخترم،
دختر خودِ خودم را از نزدیک میبینم!
گوینده: فاطمه همدانی
موزیک پادکست: سمفونی شماره ۲۵ از موتزارت
داستان دیگری را به قلم همین نویسنده بخوانید:
خیلی موضوع خوب و مهمی بود!
در آن سن و سال، احساسهای مختلف به دخترها هجوم میآورد؛ خجالت، تفاوت، تغییر و …
برخورد مناسب والدین چقدر میتواند به آنها کمک کند تا با تغییراتی که در بدنشان رخ میدهد، به شکلی طبیعی روبرو شوند.
ممنون از توجه اتون که باعث دلگرمی است
جوانه و شکوفایی یک حس زنانه یه دختر کوچولویی که چشم به هم بزاری به یک زن و یک مادر بدل میشه و زیبایی و زندگی می بخشه
و یه دختر جوان دوست داره زیباییهاش دیده بشه چرا سعی کنیم این حس زیبا رو در او پنهان شده بخواهیم .مگر نه اینکه اوست که با شیره جانش زندگی می بخشد.چیزی برای پنهان کردن نیست.
واقعا همینطوره ولی امان از دیدگاههایی که ادم رو مردد میکنه
برخورد والدین تو این لحظه خیلی مهمه ، امیدوارم همه خونواده ها در این لحظات حساس و مهم برای بچه ها درست رفتار کنن
متشکرم از ملاحظه و همراهی اتون
بینظیر بود! دلم میخواست من این را مینوشتم! بهم کلی ایده داد…
عزیزم .. ممنونم از همراهیتون
من از دور بلوغ جسمی اش را تبریک می گویم و شما از نزدیک عوض من هم بغلش کن
متشکرم از همدلی اتون .حتما این حس رو در اغوش می گیرم
درود بر شما مریم بانو. بسی لذت بردم و در ذهنم سفر به آینده کردم برای دختر خودم. حس ذوق قشنگی در دلم بوجود اومد. شاید چون خودمم ی دختر نخودچی کوچولو دارم. قلمت سبز دوست خوبم
بله خانم بلوری عزیز منتظر چشیدن طعم این حس خاص باشید . ممنونم از دقت نظرتون
برای منی که همه اینارو هم خودم به تازگی تجربه کردم و هم دارم از نزدیک میبینم خیلی خوندن این متن حس قشنگی بود انگار که یه نفر داره داستان زندگیم رو برام تعریف میکنه و کلا پر از حس خوب بود
کیمیای عزیزم ممنونم که همواره همفکری میکنی .روزهای قشنگی در پیش رو خواهی داشت .
حیف که احساسات زنانه را از کودکی در ما خفه می کنند که اگر اینطور نبود مسلما دنیا جای بهتری بود. ممنون از متن خوب شما دوست گرامی
بله خانم سردشتی . افسوس .ممنونم که وقت گذاشتید و همراهم بودید
وای از آنروزیکه مجبور بودیم پاهایمان را تا زیر چانه جمع کنیم برای اینکه برادرها نبینند وبعد هم با همکلاسی رفتم خرازی سر کوچه ویه سینه بند خریدم اونجا بود که مادر متوجه شد .خاطره شیرینی بود یادش به خیر
اخی چه خاطره زیبایی . عالی بود . متشکرم از ملاحظه اتون
خانم عاطغی شما همه چیز رو توصیف کردید و من هم فقط می تونم بگم عالی بود!!
مواظب بچه ها باشیم و یادشون بدیم کسی اجازه نداره جاهای خصوصی بدنشون(بیکنی) رو لمس کنه و نگاه کنه و……
موفق باشید.
بله خانم طالبی عزیز خداروشکر این روزها این آموزش به بچه ها داد میشود .ولی باید همواره حواسمون به این غنچه ها باشه سپاس از همراهیتون
درود بر شما
از انتخاب موضوع لذت بردم و این که اطرافیان می توانند این قدر راحت و سلامت با بلوغ بچه ها، برخورد کنند، خیلی خوشحال شدم. کاش همه به این فرهنگ برسند 🌿
خانم خودی نازنین متشکرم . بله من هم آرزو دارم این سیر زییایی طبیعی فرهنگ سازی بشود .سپاس از همراهی اتون
سلام متاسفانه همه از این تغییرات با خبر میشن و خیلی هاکه دزدهای کثیف ناموسن با دیدن بچه های کوچولو فکر میکنن که میتونن با وعده های سرخرمن و حرف های احساسی نا بجا دنیای کودکانه را به دنیای ترس تبدیل کنن امیدوارم کمی مراقب دور و اطراف باشید مخصوصا پسرکهای نوجوانی که عقلشان هنوز کامل نشده و در کمینند خیلی از این دختر بچه ها از ترس به والدینشون چیزی نمیگن چون ممکنه فکر کنن کسی عاشقشونه و توی اون سن فکر کردن به این مسائل براشون سنگین تموم میشه پس بهتره از تجربه مادربزرگ استفاده کنید . و امیدوارم نه گفتن را از کودکی به دختران یاد بدیم که این علف های هرز دور و اطراف نتونن گزندی به ریشه جوان شکوفه های بهاری بزنند . دیگر زمان هیس گفتن دختران به سر آمده .
خانم رهبری عزیز .بله قطعا نصحیت های بزرگترهای دلسوز چاشنی این تغییرات خواهد بود متشکرم از ملاحظه اتون
موضوع خوبی بود.دخترهااحتیاج به مراقبتهای خاص دارند.بابزرگشدن آنهامراقبتهانیزاضافهتر میشود.
خانم درودیان عزیز بله آموزش توام با مراقبت قطعا نیاز هست .متشکرم از همراهی اتون
خانم عاطفی عزیز مثل همیشه عالی بود . هم موضوعات خوب و متفاوتی برای نوشتن انتخاب می کنید و هم پرداخت خوبی دارید . زیبا و دلنشین یک موقعیت پارادوکسیکال را تصویر کردید . و تفابل نگاه نسل ما با نسل قبل به موضوعی مشترک جالب بود . برای من هم که دختری توی این سن و سال دارم جالب بود . توی این مواقع خوشحالی و نگرانی با هم به سراغم میاد .
موفق و پر ت ان باشید
راستی چقدر عنوان متنتون عالی بود