من یک زنم. یک همسر و یک مادر.
از صبح که بیدار میشم در حال رفت و آمدم تا نزدیکهای نصف شب. یک جسم چهل و دو ساله و یک روح هزارساله. تقریبا این چنینم.
کودکی بالغ نمایی داشتم.
بعد از ازدواج زودهنگام، بیست سال، وقتی برای خودم نداشتم. فقط کار و کار و کار. کار بدون بیمه و مرخصی و حقوق. همیشه در حال پختن شام و ناهار نوبتهای بعدی و انجام برنامههای کلاسی بچه بودم.
یادمه پارسال با خودم قرارگذاشتم موزه برم. عکسای تاریخی بگیرم و چاپ کنم و آلبوم همیشه خالی جوونیهامو پر کنم از عکسای رنگارنگ.
چه قول و قرارهایی داشتم.
تصمیم داشتم یک تور طبیعتگردی ثبت نام کنم. آهان کلاس رقص. وای اون چی شد؟ اونم به خاطره پیوست.
من جز خانه، کافهی دنجی ندارم. کاش میشد فقط یک روز همه از خونه برن بیرون.
من موندم و یه دختر بچهی گیس بافته و صورتی پوش و خجالتی.
ـ میتونی دستای این بالغ چهل و دوساله رو بگیری و برقصی؟ عیبی نداره. به من نگاه کن. وقتمون کمه. خانمکوچولو دستتو به من بده. با این دامن گلدار ترمهت پرواز کردن تو باغچهی قالی زیباتره!
مسخره است.
همین خیالبافیها هم وقتگیرند. دفعهی قبل این خیالات باعث شد لباس شوهرم زیر اتو بسوزه. وقتی باید چای رو بین هم زدن سبزی قورمه بخوری و آمادهی رفتن بشی بری بچهها رو از مدرسه بیاری دیگه وقتی برای خیالبافی خودت و کودک درونت نداری. چه برسه به عملی کردن رویاها.
ولی امروز میخوام باز هم قرار بگذارم.
اسمش باز هم خیالبافیه ولی همین وهم و خیال هم قشنگه. میخوام یعنی باید کتاب «دوست داشتم کسی جایی منتطرم باشد» را در کافهی دنج دژاوو درکنار یه تیکه کیک و چای به انتها برسونم. اینو حتما انجام میدم.
گوینده: دنیا طیبی
اگر دوست دارید متنی مشابه متن بالا بخوانید، پیشنهاد ما به شما متن زیر است:
خوبه که آدم بتونه برای خودش تصمیمات خوب بگیره و عملیش کنه. بنظرم خیلی مهمه به دل خودمون هم احترام بگذاریم و به صدای کودک درونمون هم گوش بدیم
معرفیتان هم خواندنی بود!
پرواز کردن تو باغچه قالی، چه زیبا. موفق باشید
جالب بود و درد دل همه زنان، موفق باشید
درود بر شما.اون قسمتی که گفتین در حین خیالبافی لباس شوهر میسوزه خیلی دراماتیک و جالب بود.
دوست عزیز دل نوشته ای بود که حرف دل همه ما را می زد موفق باشی
دل نوشته ای بود که حرف دل همه ما را می زد موفق باشی
سلام مینا جان رفتی دژاوو جای منم خالی کن موفق باشی
دل نوشته ی جالبی بود. امیدوارم به همه یک کارهایی که آرزوش رو دارید برسید
متن داره به ما میگه : زنان فرهیخته ی بسیاری زیر نقش ساده ی مادری و همسری پنهانند و چون ادعایی ندارند نادیده گرفته میشند.
روان و مختصر و عمیق
موفق باشید
هیچ وقت دیر نیست امروز همان روزه
روزی که مال شماست
با دو شاخه گل که برای خودتان می خریم شروع کنین
شاد باشید
کارهمیشه هست.تمومی نداره تا وقتی زنده ایم.اما گاهی الویتهامون باید تغییر کنه.گاهی انرژی که قراره برای ظرف شستن بزارم میزارم رو کتاب خوندن.مسىله حل میشه.گاه گداری خوبه الویت بندی کارها رو جابه جا کرد.
ممنون از متن خوبتون خیالبافتن زن داستان خیلی برام ملموس بود منم گاهی خیالاتی میشم.مثل بقیه.
سلام وباآرزوی موفقیت
همیشه آرزوهای ما جابهجا میشن،البته که قرار نیست به همه آنها برسیم
جسم ۴۲ ساله و روح هزار ساله .احسنت قلمتون سبز
بنظرم با کمی برنامه ریزی میشه به همه کارها رسید ،زنهای ایرانی متاسفانه تو خانه داری و تربیت فرزند انقدر افراط میکنن که وقتی برای خودشون نمیمونه