من یک زن شاغل خشمگین بودم

عکاس: هدیه زارعی/ نویسنده: گلاویژ جلالی

فقط وقتی یک زن شاغل باشید می‌فهمید کار بیرون به علاوه کار منزل به علاوه دو تا پسربچه یعنی چی؟

من از آن زنان شاغل خشمگینی بودم که فکر می‌کردم در حقم به شدت ستم شده است.

من خشمگین بودم و بیشتر از تمام جهان از دست شوهرم! درست است؟ زیرا او در امور خانه همکاری نمی‌کرد.

تاسف بار است که شوهر من که زمانی امید من بود؛ خواستار من بود و در گوش من زمزمه‌های محبت می‌خواند، دیگر مایه‌ی خشم من بود. البته من دوستان شاغلی هم داشتم که با مشکل من روبرو نبودند اما دلیل راحتی آن‌ها این نبود که شوهرانشان به کمکشان می‌شتافتند، بلکه آن‌ها این احساس را داشتند و دارند که شوهرانشان اصلا نباید به اندازه‌ی آن‌ها کارهای خانه را انجام دهند.

من اصلا به آن‌ها حق نمی‌دادم و خشم خودم را نسبت به شوهرم منطقی‌تر می‌یافتم اما مجبور بودم اعتراف کنم که آن‌ها زندگی آرام‌تری دارند.

من واقعا فکر می‌کردم وقتی زن و مرد هر دو شاغلند باید کارهای مربوط به خانه و بچه‌ها نصف شود، اما به یک چیز نمی‌اندیشیدم.

یک روز جایی خواندم: تا حالا فکر کرده‌اید یک زن عصبی و خشمگین چقدر دوست داشتنی است؟

من اصلا به آن فکر نکرده بودم.

به شوهرم فکر کردم.

به هر حال او مرد زندگی‌ام بود

بیگانه‌ای از سیاره‌ای دوردست نبود؛

برای ازدواج با من روزها فکر کرده بود و همراهی با مرا برگزیده بود.

فکر کردم من همین الان هم، اگر خشم خود را فرو بخورم، در قلب او بالاترین جایگاه را دارم؛ محبتی که از سال‌ها قبل وجود داشته و همچنان ادامه دارد.

فکر کردم شاید بهترین کار این باشد که نخست با این زن خشمگین خداحافظی کنم. پس از این خداحافظی، شاید یک گفت‌وشنود منطقی می‌توانست راه حلی به دست بدهد.

برای همسرم توضیح دادم که قرار نیست کارهای خانه پنجاه پنجاه تقسیم شود تا من احساس رضایت کنم. همین قدر که او بتواند کمک کند بار این وضعیت اسف‌بار سبک‌تر شود قدم بزرگی برای من است. به او گفتم مسئولیت‌پذیری او تنش زندگی ما را کمتر می‌کند و او می‌تواند با خاموش شدن شعله‌‌ی خشم من، به زندگی‌مان یاری برساند.

همسرم اول مردد بود اما وقتی به او گفتم در عوض زنی مهربان‌تر خواهی داشت، با خوشحالی پذیرفت.

تمام کارها را روی یک تکه کاغذ نوشتم و از همسرم خواستم بنویسد به کدام‌ها علاقه دارد، به کدام‌ها علاقه ندارد اما انجام می‌دهد؟ و به کدام کارها اصلا نمی‌تواند فکر کند؟

بعد برنامه‌ریزی کردم و تا الان که این متن را دارم می‌نویسم اوضاع بهتر است.

 

من یک زن شاغل خشمگین بودم
گوینده: شکوفه

 

 

 

متن زیر نیز از دغدغه‌های یک زن شاغل می‌گوید:

دیگر دوشادوش هم، قدم‌ برنمی‌داریم

مطالب مرتبط
21 دیدگاه‌ها
  1. ناشناس می‌گوید

    بسیار عالی، احسنت بر شما که تونستید احساساتتون رو کنترل کنید و با فکر و منطق، تدبیری برای بهبود زندگیتون بیندیشید.
    خیلی وقتها تقصیر طرف مقابل نیست که با ما همراهی و کمک نمی کند، مقصر فرهنگ اشتباهی است که از ابتدا پسران را برای این کار اماده نکرده ، ما پسران خود را بهتر تربیت کنیم.

  2. یاسمن بلوری می‌گوید

    چقدر خوبه که آدم بتونه ابعاد منفی وجودش رو بشناسه و از خودش دور کنه. همین که تصمیم گرفتید من خشمگین رو دور کنید نیمی از راه رو طی کردین. آفرین به شما و قطعا همسرتون همکاری خواهد کرد

  3. فهیمه سردشتی می‌گوید

    دوست من متاسفانه مشکل بزرگ زنان ایرانی این است که حرف زدن از مشکلاتشان را بلد نیستند البته کسی به آنها یاد نداد.ه امید که گذر زمان از سنت به مدرنیته این مشکل را بهبود بخشد. سپاس از متن تاثیرگذارتان

  4. ناشناس می‌گوید

    اگر خانمها بتونند با حرف زدن مشکلشونو حل کنند ودراین میان آقایون هم گوش شنوا داشته باشند قسمت اعظم مشکلات حل میشه

  5. سمیرا می‌گوید

    درود بر شما که انقدر منطقی هستید. البته راستش من هم از دست همسرتان حرص خوردم!

  6. سهناس می‌گوید

    به نظر من تفاهم داشتن و یا رسیدن به توافق یکی از بهترین اتفاقات زندگی مشترکه که دراین متن ویا داستان کوتاه بسیار خوب نشان داد صدای گوینده داستان هم زیبا و دلنشین بود

  7. شهین طالبی می‌گوید

    شما در این متن به خوبی احساس و ناراحتی خود را بیان کرده اید. اما فقط در مرحله ی شکایت و گلایه باقی نمانده اید. با تدبیر و تفکر و گفتگو با همسر از وضعیت بد به خوب گذر کرده اید. متن شما بسیار عالی و لذتبخش بود. موفق باشید.

  8. باران می‌گوید

    چقدر خوب که ریشه یابی کنیم مشکلات رو و در صدد رفعش بر بیایم. سپاس از شما

  9. شهین طالبی می‌گوید

    چقدر خوبه که بعد از بیان مشکلات و خستگی ها، یه راه حل خوب ارایه دادید. بله گفتگوی منطقی و هم فکری معمولا نتیجه می ده و موفقیت آمیزه.

  10. نفیسه می‌گوید

    امیدوارم مشکلات همه بی این راحتی حل بشه .
    موفق باشید

  11. شکوفه صمدی می‌گوید

    راه خوبی پیدا کردید!

  12. ناشناس می‌گوید

    بیدار شدن از خواب وپذیرفتن اشتباهات از سوی همسران همیشه مشگل گشاست.

  13. شکوفه صمدی می‌گوید

    دوباره خواندم و باز از این پایان خوش لذت بردم.

  14. فائزه می‌گوید

    چقدر خوب که این متن منتهی شد به یک راه حل منطقی و عملی نه صرفا بیان دغدغه های زنانه. شخصا اینگونه متن ها رو بیشتر می پسندم. متن خوبی بود. ممنونم با ما این تجربه را به اشتراک گذاشتید. پاینده باشی

  15. ادب می‌گوید

    آفرین بر شما این نشان از مدیریت خوب شما هست که بهترین راه را انتخاب کردید امیدوارم اگر داری فرزندپسر هستید اورا در امور منزل مسئولیت پذیر بار بیاورید تا در آینده دچار مشکل نشود چون ما ایرانی ها خیلی پسردوست هستیم لی لی به لالا پسرا میگذاریم موفق باشید

  16. فرشته خانی می‌گوید

    چقدر خوب که راه حل برون رفت از مشکلات رو بدونیم و خوبتر اینکه طرف مقابلمان آدم منطقی باشه و قبول کنه که داره به وظیفه اش عمل می کنه

  17. مریم عاطفی می‌گوید

    چه خوب ایکاش درک متقابل همیشه وجود داشته باشه .

  18. آتوسا سادات متین رهبری می‌گوید

    دقیقا حس شما را درک میکنم من از دست شرکتی که توش کار میکنم و بی احترامی همکاران تبدیل به یک زن خشمگین شدم

  19. خطیبی می‌گوید

    چه خوب مدیریت کردید ، عالی بود

  20. دورودیان می‌گوید

    بسیاری از آدم‌هابه‌جای حل مشکل فقط باخود غر
    می‌زنند.دائم درون خودشان تکرارمی‌کنند وبه نتیجه نمی‌رسند.به این شکل عقده‌هایی در درون
    خودشان بوجودمی‌آورند.هم مشگل سر جایش هست هم به مرور زمان عبوس می‌شوند.
    کاردرست یک‌ساعت فکر کردن‌و نتیجه مطلوب
    گرفتن است.

  21. الهه میرمحمدی می‌گوید

    درود برشما که با منطق بر خشمتان پیروز شدید

دیدگاه‌تان را درباره این متن بنویسید

پست الکترونیک شما نمایش داده نمی‌شود