مادر، بحران میانسالی و وضوح چروک‌های دور چشم

نقاش: الهه میرمحمدی/ نویسنده: سمیرا قاسمی

۵۰ سالگی :

وقتی مادرم وارد دهه‌ی پنجاه زندگی‌اش شد، دهه‌ای که خلق و خوی زن‌ها معمولاً تغییر می‌کند، دست به رنگ و قلمو برد. موضوع اغلب نقاشی‌هایش زن بود: زن با کودکی در آغوش. زن سالخورده. زن جوان. زن قدیس.

چند سال پیش که آغاز بحران میانسالی‌اش بود، با کاغذ و مداد روبروی آینه می‌نشست و خودش را می‌کشید؛ چین و چروک‌هایی را که داشتند برای خود جایی، بر آن صورت زیبا و مهتابی باز می‌کردند. انگار پیش از آنکه اندوه پیری و ترس از زشتی امانش را ببُرد و درمان رنجش را در سالن‌های آرایش و مطب پزشکان زیبایی و بوتاکس جستجو کند، قصد داشت دست این غریبه‌ را، که در او ذره ذره رشد می‌کرد و چهره‌ی خودش را به جای آن چهره‌ی پر طراوت و شاداب گذشته می‌نشاند، به گرمی ‌بفشارد و به جای آنکه از او بگریزد، مهمان خانه‌اش کند.

حالا دیگر سه چهار سالی می‌شود که مادرم از آن روزهای بحرانی عبور کرده؛ روزهایی که سر و کله‌شان در زندگی هر زنی دیر یا زود پیدا می‌شود.

چطور می‌توان این مهمان ناخوانده را صمیمانه پذیرفت و با او دوست شد؟

خیلی از زن‌ها را می‌شناسم که این غریبه‌ی آشنا را نپذیرفتند و پناه بردند به جراحی‌ها و تزریق‌ها، و عواقبش را هم به جان خریدند؛ بعد هم تکرار جملات روشنفکرمآبانه و دم زدن از پیشرفت‌های جدید پزشکی و نابودی پیری، غافل از آنکه لانه‌ی این مار زهری، جای دیگری است، باید برای بیرون کشیدنش از سوراخ، برای خود وقتی گذاشت و اندیشه‌ای کرد.

امروز مادرم را که نگاه می‌کنم و می‌بینم که چقدر شادمان و آسوده می‌خندد و از وضوح چروک‌های دور چشم و روی گونه‌هایش، هراسی ندارد، براستی به او افتخار می‌کنم. او امروز از تماشای خود در آینه یکه نمی‌خورد، و «ای روزگار» ورد زبانش نیست. می‌دانم که سبک‌بالی این روزهایش نتیجه‌ی همان ماه‌هایی است که صبورانه و با شجاعت با چهره و بدن جدیدش روبرو شد. امروز که به مادرم نگاه می‌کنم، می‌بینم که او با آن چروک‌ها، چقدر از همیشه زیباتر است.

 

مادر، بحران میانسالی و وضوح چروک‌های دور چشم
گوینده: دنیا طیبی

 

 

 

متنی که خواندید به ۵۰ سالگی می‌پرداخت. متن زیر نیز درباره چهل سالگی است :

آرامستان ابدی، خیابان نیستی، کوچه‌ی زن بی‌رنگ، پلاک ۴۰

 

مطالب مرتبط
19 دیدگاه‌ها
  1. ناشناس می‌گوید

    درود بر همه زنانی که از مرز پنجاه گذشته اندسمیرا جان هر چروک بر چهره ما زنان جای پای سالها تجربه افتخار آمیز است.

    1. سمیرا می‌گوید

      واقعا همینطور است. سپاس از شما.

  2. سردشتی می‌گوید

    سپاس از شما

    1. سمیرا می‌گوید

      متشکرم

  3. ادب می‌گوید

    چقدر خوب چه مادر عاقلی با درایتی توانمندی زنها خیلی زیاده واقعا ما بایدبامیان سالی وپیری آشتی کنیم وآن را قبول کنیم وخود را زیرتیغ جراحی نیندازیم به نظرمن این هم یک دوره از زندگی هست باید بپذیریم موضوع خیلی خوبی را مطرح کردید موفق باشید ومادرتان‌سلامت باشند

    1. سمیرا می‌گوید

      من هم با شما موافقم خانم ادب عزیز، باید آن را پذیرفت.

  4. شکوفه صمدی می‌گوید

    سلام سمیرا جان
    ممنون که متن خوبی نوشتید. متنی که از راهکار گرفته نه حسرت. سپاسگزارم.

    1. سمیرا می‌گوید

      سلام شکوفه جان، ممنونم از محبت شما.

  5. مهناز ایمانی می‌گوید

    عالی بود سمیرا جان واقعا کمتر کسی تو این زمونه میتونه با بحران میانسالی راحت روبرو بشه
    قلمت توانا

    1. سمیرا می‌گوید

      ممنونم مهناز خانم عزیز. من هم با شما هم عقیده ام.

  6. یاسمن بلوری می‌گوید

    درود بر شما سمیرا جان. تصویر خوبی از میانسالی یک زن و مادر داشتید. این روزها آدم بیشتر متوجه تغییر حالت خانمهای ۴۰- ۵۰ ساله میشه. یعنی انواع جراحی ها و زیباسازی های این دوران حکایت از لحظه های سخت عبور از این مرز داره و واقعا خوب توصیفش کردین. بسیار لذت بردم. من هم از دسته زنانی هستم که دلم میخاد با چهره ی اکنونم به میانسالی برسم و هیچ دستی در زیبایی ظاهری ام نداشته باشم. امیدوارم بتونم زیبایی درونم رو حفظ کنم. امیدوارم همه ی ما خانم ها بتونیم زیبایی درونمون رو حفظ کنیم و از این زیبایی های ظاهری که همش هزینه های گزاف رو در پی داره بگذریم.
    خانم دنیا هم بخوبی از ارایه ی مطلب برآمدند و نقاشی خانم الهه نیز بسیار زیباست.
    ممنون از متن خوبتون. قلمتون بهاری و نوروزتون پیروز.

  7. سمیرا می‌گوید

    متشکرم یاسمن جان. چه خوب نوشتید. به نظر من هم تلاش برای حفظ زیبایی درونی، ارزشمندتر از دست و پا زدن برای تظاهر به زیبایی است. پیروز باشید و بهار شما هم سبز.

  8. مریم احمدی می‌گوید

    واقعا لذت بردم سمیرا جان. مادر داستان شما ، همون شخصیت متفاوتی که با جریان رایج دنیای زنانه امروز همراه نشده رو خیلی دوست داشتم

    1. سمیرا می‌گوید

      ممنونم از شما مریم جان.

  9. مریم عاطفی می‌گوید

    بله مهمان ناخوانده ای است که عین همه مهمانها حبیب هست .دستتون درد نکنه عالی بود

    1. سمیرا می‌گوید

      درود بر شما

  10. آذین خودی می‌گوید

    درود بر شما
    درود بر زنان توانایی که به خودباوری رسیده اند و از درون آنقدر قوی و محکم شده اند، که احتیاجی به نمایش ظواهر نمی بینند. متن الهام بخشی بود و امیدوارم همه انسانها به این آگاهی برسند.

  11. خطیبی می‌گوید

    واقعیتی گریز ناپذیر ، باید پذیرفت و زندگی کرد ، من خودم در تصوراتم سی سالگی را بسیار دور از ذهن تصور میکردم حالا که دو سالی است که وارد دهه ی سوم زندگیم شده ام میبینم که گذر عمر چقدر سریع اتفاق می‌افتد .

  12. فرشته خانی می‌گوید

    یه چیزهایی رو مجبوریم قبول کنیم،مثل گذر عمر
    میانسالی و پیری به ما تعارف نمی کنند قانون طبیعته. برای دهن کجی به این قانون بیایید در لحظه زندگی کنیم با کودک درون شاد و آزاد.

دیدگاه‌تان را درباره این متن بنویسید

پست الکترونیک شما نمایش داده نمی‌شود