هوای همهی آدمها بارونیه!
درست ۳۵ سال از اون سالی كه ماه رمضان وسط تابستان افتاده بود و من ۱۳ سالم بود، میگذره؛ روزی كه به جای كلاس تابستانی و پر شدن اوقات فراغت برای بازی یه قل دوقل به خانهی زهرا حسینی رفتم.
زهرا دختر یک روحانی بود. وقتی در خونه…